معنی جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن ,, معنی جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن پ, معنی [m odsاjbi، smb، rskت ukg اsdاf lcbj، ;jbkاsdاfd، [m اsdاfd، اcb lcbj ,, معنی اصطلاح جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن ,, معادل جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن ,, جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن , چی میشه؟, جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن , یعنی چی؟, جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن , synonym, جو خیسانده، سود، قسمت عمل اسیاب کردن، گندماسیابی، جو اسیابی، ارد کردن , definition,